امروز: سه شنبه 29 اسفند 1402
دسته بندی محصولات
لینک دوستان

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و مفاهیم کارآفرینی سازمانی (فصل دوم)

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و مفاهیم کارآفرینی سازمانی (فصل دوم)دسته: علوم انسانی
بازدید: 41 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 377 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 37

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و مفاهیم کارآفرینی سازمانی (فصل دوم)

قیمت فایل فقط 32,500 تومان

خرید

ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و مفاهیم کارآفرینی سازمانی (فصل دوم)

تعداد صفحه :37

فهرست مطالب و بخشی از متن :

2-1- مقدمه 17

2-2- کارآفرینی.. 17

2-3- ویژگی های کارآفرینان. 18

2-4- سه موج در کارآفرینی.. 20

2-5- انواع كارآفرینی.. 23

2-6- کارآفرینی سازمانی.. 23

2-7- مدل های كارآفرینی سازمانی.. 26

2-7-1- مدل كارآفرینی سازمانی كورنوال و پرلمن.. 26

2-7-2- مدل كارآفرینی سازمانی اكهلس و نِك.... 27

2-7-3- مدل كارآفرینی سازمانی كوراتكو و همكاران. 28

2-7-4- كارآفرینی سازمانی تامپسون............................................................................................................30

2-8- شاخص های مناسب در انتخاب كارآفرینی سازمانی.. 31

2-9- فرآیند کارآفرینی سازمانی.. 32

2-10- موانع و محدودیت های كارآفرینی سازمانی.. 34

2-11- عوامل موثر بر تمایل به کارآفرینی سازمانی.. 37

2-11-1- انگیزش... 38

2-11-2- مهارت های فردی.. 39

2-11-3- حمایت محیطی ادراک شده. 40

2-11-4- پویایی محیطی ادراک شده ..........................................................................................................40

2-11-5- نگرش... 41

2-11-6- هنجارهای ذهنی.. 42

2-11-7- کنترل رفتاری ادراک شده. 42

2-12- پیشینه تحقیق.. 43

2-1- مقدمه

از عمده ترین جریان های حاكم بر حیات بشری در آغاز هزاره سوم میلادی فرآیند كارآفرینی و خلاقیت است كه اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است. افراد، سازمان ها و جوامعی كه نتوانند خود را با این تحولات پرشتاب همگام كنند دچار توقف، سكون و اضمحلال می شوند. در این میان افرادی هستند كه در زمانی كه همگان بر هرج و مرج، نابسامانی، تناقض و عدم تعادل اذعان دارند، به دنبال بدست آوردن فرصتی هستند تا بتوانند با ارائه محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه، تعادل را برقرار كرده و اوضاع را سامان بخشند و ارزشی از خود بر جای گذارند. این افراد كه محور توسعه اقتصادی هستند، كارآفرین خوانده می شوند. كارآفرینان موجب می شوند تا سازمانی از سازمان های دیگر پیشی بگیرد و كشوری نسبت به كشورهای دیگر به نحو چشمگیر پیشرفت نماید (566 ،2011 ،Huang and Wang).

2-2- کارآفرینی

کارآفرینی، خلق کسب و کار، هدایت منابع، تبدیل فرصت‏ها به دستاوردها و ارائه محصولات جدید است که سبب خوداشتغالی، دیگر اشتغالی و یا ایجاد ارزش افزوده می‏شود. کارآفرین کسی است که با بهره‏گیری از منابع موجود، به‏کارگیری خلاقیت، شناخت فرصت‏ها و پذیرش ریسک‏ها به ایجاد یک کسب و کار می‏پردازد (سالازار، 1376). کارآفرینی ریشه‏ای به درازای تاریخ دارد. کارآفرینی مفهومی عینی و عملی است که همزمان با آغاز زندگی انسان بر روی زمین و تلاش برای کسب درآمد و تامین مایحتاج زندگی پا به عرصه وجود گذاشته است. با این وجود، توجه آکادمیک به مفاهیم این دانش سابقه چندانی ندارد (سعیدی و مهتدی، 1378). کانتیلون به عنوان بنیانگذار واژه کارآفرینی، خود اشتغالی را کارآفرینی می‏داند. از دیدگاه وی، کارآفرین سازمان‏دهنده‏ بنگاه اقتصادی است و در عملکرد تولید و توزیع آن نقش محوری دارد (احمد پور، 1384). در سال 1848 واژه کارآفرینی (Entreprenerurship) توسط جان استوارت میل در زبان انگلیسی ترجمه شد. وی عمل کارآفرین (Entreprener) را شامل هدایت، نظارت، کنترل و مخاطره‏پذیری می‏دانست و عامل متمایزکننده مدیر و کارآفرین را مخاطره‏پذیری معرفی کرد. بنابر تعریف واژه‏نامه دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متهد می‏شود مخاطره‏های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند . ژوزف شومپیتر، استاد دانشگاه هاروارد معتقد بود که کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیب‏های تازه از مواد. از دیدگاه شومپیتر نوآوری ملاک کارآفرینی است (سالازار، 1376). برخی نیز از ریسک‏پذیری یا مخاطره‏پذیری همچون عامل کلیدی برای تعریف کارآفرینان استفاده می‏کنند. اقتصاددانان نیز بر این عقیده‏اند که کارآفرینی فقط یک فعالیت اقتصادی نیست، بلکه یک پدیده فرا اقتصادی است و در اصل دارای ماهیت اقتصادی نمی‏باشد (قمبرعلی و زرافشانی، 1387). بعضی هم کارآفرینی را به معنای آگاهی از فرصت‏های سودآور کشف نشده دانسته‏اند (Kirzner, 1979).

2-3- ویژگی های کارآفرینان

كارآفرین را از دو دیدگاه متفاوت تعریف می کنند: از دید یک اقتصاددان و از دید یک روانشناس. از دید یك اقتصاددان، یك كارآفرین كسی است كه منابع و نیروی انسانی و مواد و سایر دارایی ها را تركیب می نماید، به گونه ای كه ارزش آنها افزایش یابد و كسی كه تغییر ایجاد می كند، نوآوری می نماید و تقاضای جدید ایجاد می نماید. از دید روانشناس، یك كارآفرین كسی است كه به طور خاص به واسطه برخی نیروها مثل نیاز به كسب و به دست آوردن، آزمودن، عمل نمودن و شاید فرار از قدرت دیگران هدایت می شود. در حالیكه كارآفرینان وجوه اشتراك زیادی دارند، از بسیاری جهات نیز متفاوت می باشند. یك مجموعه معین از ویژگیها و رفتارها وجود ندارد كه هر كارآفرینی آن را دارا باشد. آن چیزی كه در شرایط مختلف لازم می باشد، به تركیبی از بازیگران كلیدی و نحوه ایجاد و حذف فرصتها و كمبودها و نقاط قوت موسسان وابسته است. با این وجود، مطالعاتی نیز نشاندهنده وجود یك مجموعه مشترك از ویژگیها در كارآفرینان می باشد. برخی از این ویژگیهای كلیدی كه در یك كارافرین موفق موجود باید باشد عبارتند از نوآوری، ابتكار، محرك های روانی موفقیت، تمایل به ریسك پذیری حساب شده، انعطاف پذیری و رقابت جویی (Johnston et al, 2009). شخصیت از ملزومات كارآفرینی است توسعه كار آفرینی نیازمند تربیت افراد كارآفرین می‌باشد. در سرتاسر دنیا مراكز مختلفی برای آموزش و كارآفرینی وجود دارد. اگرچه برخی از افراد روحیة كارآفرینی بیشتر را وابسته به تحولات زندگی افراد در طول سالیان مختلف می‌دانند ولی این تناقضی با آموزش كارآفرینی ندارد. در آموزش كارآفرینی بایستی افرادی كه بصورت بالقوه از روحیه كارآفرینی برخوردارند انتخاب شده و سپس شخصیت‌شان به فعلّیت برسد. نقش دولت در توسعه كارآفرینی، علاوه بر ایجاد بسترهای سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و حمایتی از كارآفرینی، شناسایی، آموزش و هدایت فعالیت‌های كارآفرینانه است.(Ward, 2004) ویژگی هایی مانند تعهد، اعتماد به نفس، سرسختی، نیاز به كسب، فرصت سازی، ابتكار، مسئولیت پذیری، توانایی حل مشكل، توانایی ساخت تیم در كارآفرینان مشترك است. تلاش برای تعیین ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی یك كارآفرین محكوم به شكست است، زیرا برای هر تعریف سنتی از تیپ كارآفرینانه، مثالهای نقض متعدددی كه آن تئوری را تكذیب می نماید وجود دارد. آنها چنین بحث می نمایند: زمانی كه عوامل محیطی نمی توانند مستقل از عوامل روانشناختی بررسی شوند، دیدگاه كلی از كارآفرینی ناكافی است. كارآفرینان نه تنها به وسیله وی‍ژگیهای شخصیتی قابل شناسایی هستند، بلكه به اندازه آنچه که آنها هستند، آنچه كه یك كارآفرین انجام می دهد نیز مهم است. بنابراین ضروری است كه كارآفرین را به صورت یك شكل رفتاری در نظر بگیریم و نه تنها به صورت مجموعه ای از ویژگیهای مشترك. برخلاف صاحبان و مدیران سنتی كسب و كارها كه به واسطه منابع تحت اختیارشان شناخته می شوند، كارآفرینان دارای جهت گیری استراتژیك بوده و به دنبال فرصتها هستند. پیتر دراکر بیان می كندكه كارآفرینی یك شكل رفتاری است كه به وسیله تمرین نوآوری سیستماتیك، كه عبارتست از تحلیل سیستماتیك فرصتها و جستجو برای تغییراتی كه عامل نوآوری می شوند آموخته می شود. این نشان می دهد كه كارآفرینان كسانی هستند كه این رفتار را بروز می دهند و به صورت سیستماتیك فرصتهای ناشی از تحولات را جذب و تحلیل می نمایند و سپس دانش تجربی خود را بر اساس آن می سازند (Mcquaid, 2002).

2-4- سه موج در کارآفرینی

تا دهه 1980 سه موج وسیع، کارآفرینی را به جلو هدایت کرده است:

موج اول. انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیو های سریع خلق ثروت که از اواسط دهه 1950 شروع شد.

موج دوم. این موج شامل ارائه رشته های آموزش کارآفرینی در حوزه های مهندسی و بازرگانی است که از دهه 1960 به پا شد.

موج سوم. این موج شامل افزایش علاقه مندی دولتها به تحقیقات بیشتر در زمینه کارافرینی و بنگاههای کوچک، نشر آموزشها به شاخه های دیگر علوم اقتصادی، روانشناسی و مدیریتی، تشویق رشد شرکت های کوچک و انجام تقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی است که از اوائل دهه 1980 آغاز شد (حسینی،1386).

لذا کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.

بالعکس ، مطالعات اخیر نشان می دهد که آموزش کارآفرینی نقش مهمی را در بهتر کردن روحیه کارآفرینی در میان فارغ التحصیلان دانشگاه دارد. طبق نظر کولورید و موان، دانشجویانی که دوره یا رشته ای را در زمینه کارآفرینی گذرانده اند، علاقه بیشتری برای کارآفرین شدن دارند و این دانشجویان، نسبت به دیگر دانشجویان در گرفتن دغدغه ای برای آغاز یک کسب و کار جدید کارآفرینانه تر عمل می کنند . تحقیق دلالت بر این دارد که اگر چه توسعه کارآفرینی صرفاً با آموزش کافی نیست اما به احتمال زیاد آموزش در کمک به تشکیل کارآفرینی تاثیر داشته است (38 ،2001 ،Morris et al). در تحقیقی دیگر، وب نشان داد که دانشجویانی که در یک برنامه کارآفرینی شرکت می کنند نسبت به دانشجویان دیگر ، بیشتر علاقه مند به شروع کسب و کاری توسط خودشان بودند. آپتون دریافت که 40% از آنهایی که در دوره های آموزش کارآفرینی حضور داشته اند کسب و کاری را خودشان شروع کرده اند

قیمت فایل فقط 32,500 تومان

خرید

برچسب ها : ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی تعاریف و مفاهیم کارآفرینی سازمانی (فصل دوم)

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر